هر روز نمیتونست یه روز خوب باشه
دقیقا همونطور که هرگز نمیتونی هر روز در کنار آدم هایی باشی که درک میکنن و تو رو میفهمن.
دفعاتی که سعی میکردم چشمام رو روی همه ی خطاها و زشتی های دنیا ببندم و از ته دلت بخندم
لحظاتی که جون میکندم برای آدمای اطرافم مهم باشمبهشون اهمیت بدمیه عالمه وجودم رو خورد کنم تا بتونم در صلح کنارشون باشم!
و در آخر وقتی توی اتاق تاریکم تنها میشدم و سکوت میکردم تنها چیزی که بهش فکر میکردم این بود که
"کی میتونم با خودم صادق باشم؟"
هر موقع خسته میشدمدلم میگرفتناراحت میشدم
میخندیدمزندگی میکردمو کنار می اومدم
دلیل تک به تکشون رو میفهمیدم.
و البته که هنوز هم دلایل خودم رو دارم و قرار نیست هیچ وقت کسی به جز خودم اینها رو بفهمه!
اما وقتی ازم میخواستن دلیلش رو بگم تنها چیزی که میگفتم این بود "نمیدونم"
شاید این بزرگ ترین دروغی بود که سال ها به خودم و اطرافیانم تحمیلش میکردم.
نمیدونمشاید هم بخشی از نگفته های من بود
نگفته هایی که هیچ وقت گفته نشده بودن و شاید در آخر همراه من به خاک سپرده میشدن
نگفته هایی که بهتر بود برای حفظ یه سری آدم های دور و برم نگفته باقی بمونن.
من اونها رو نمیشناسماما میدونم اون ها هم مثل من فقط راهشونو گم کردناون ها هم نگفته هایی دارن که برای نگه داشتن آدم هایی مثل من در کنارشون دارن.
آدم ها رو قضاوت نمیکنم چون اونها من نیستن.
چون اونها حتی خودشون هم نیستن.
پس چیز هایی که وجود ندارن رو قضاوت نمیکنم.
چون اونها حتی نمیدونن که چرا دارن یه سری حرفا و کارا رو انجام میدن.
به عنوان کسی که "من" هست
من هم خودم نیستم پس خودم رو قضاوتم نمیکنم.
درسته شاید گاهی بی ارزش باشم اما اونها دروغ نمیگن. اونها همه جا هستن.
من که نتونستم خودم باشمپس به حرف هاشون گوش میکنم و تظاهر میکنم "من" هستم.
اینقدر به خودم میگم تا باور کنمشاید امروز ها نه
اما فردا ها یک روز تبدیل به "من" میشم
حتی اگه هیچ روحی وجود نداشته باشه!!

17:50 شنبه 15 فوریه 2019


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها